!من كه آبي نبودم




Sunday, February 01, 2004

سي‌ و هشتمين‌ يادداشت



مي‌دانستم‌ حتي‌ اگر از سرنوشت‌ خود نيز بگريزم‌ از سايه‌ خود نخواهم‌ توانست‌ گريخت‌ كه‌ تو چون‌ سايه‌ من‌ بودي‌ سالها!
امروز كه‌ مي‌روم‌ تا به‌ مدد پيوند زناشويي‌ از گذشته‌ و خاطرات‌ خود بگريزم‌، ياد تو چون‌ سايه‌ در تعقيب‌ من‌ است‌.
اي‌ كاش‌ كه‌ بودي‌ و همه‌ نور بودي‌. نه‌ چون‌ سايه‌ كه‌ چون‌ آغوش‌ بهر نور و روشنايي‌ مي‌گشايد، سياه‌تر و تاريكتر مي‌شود.
مدتهاست‌ مي‌شنوم‌ آنچه‌ را كه‌ از شنيدنش‌ هميشه‌ واهمه‌ داشتم‌، اما مي‌دانستم‌ دير يا زود فرا مي‌رسد.
«اشباح‌ و موجودات‌ وهم‌انگيز خيالي‌ را مي‌بينم‌ كه‌ از گذشته‌هايت‌ جان‌ گرفته‌اند و به‌ سوي‌ تو مي‌آيند. مي‌بينم‌ خطاهايت‌ چون‌ هيولايي‌ درنده‌خو دهان‌ گشوده‌ است‌ تا تو را ببلعد و در اين‌ ميان‌ هر آنكه‌ در اطراف‌ توست‌ نيز ايمن‌ نخواهد ماند. مي‌بينم‌ آنان‌ كه‌ تو را دوست‌ دارند نيز در معرض‌ تيرهاي‌ بلايي‌ قرار گرفته‌اند كه‌ تو از گذشته‌هايت‌ بر سر و روي‌ آنها فرو مي‌ريزي‌ و آنها هم‌ دم‌ بر نمي‌آورند كه‌ اي‌ آه‌ و اي‌ فغان‌ كه‌ اين‌ تويي‌ عزيزي‌ كه‌ جز خوشبختي‌ تو را نخواستيم‌ و جز بدبختي‌ و بدسرانجامي‌ براي‌ ما ارمغاني‌ نداشتي‌ ... مي‌بينم‌ تو را كه‌ غمگنانه‌ و دردمندانه‌ اين‌ همه‌ را مي‌بيني‌ و هنوز باور نداري‌ كه‌ هر فرشته‌ سيرتي‌، فرشته‌خو نيست‌. هنوز باور نداري‌ و نمي‌پذيري‌ كه‌ اين‌ همه‌ تاوان‌ خطاها و اشتباهات‌ توست‌ كه‌ امروز همچون‌ موجهاي‌ سهمگين‌ يك‌ طوفان‌ به‌ زندگي‌ تو و اطرافيانت‌ كوبيده‌ مي‌شود و همه‌ را با هم‌ در كام‌ مي‌كشد. هنوز باور نداري‌ و عبرت‌ نمي‌گيري‌ و فردا باز تكرار خواهي‌ كرد.
تكرار خواهي‌ كرد.
تكرار ...!»
و در اين‌ سو نيز اين‌ بازيگر ديروز به‌ تماشا نشسته‌ است‌ و راوي‌ داستاني‌ است‌ تلخ‌ و دردناك‌ كه‌ هر چه‌ بنويسد و بسرايد، به‌ گوش‌ نامحرمان‌ تماشاگر، جز قصه‌اي‌ - هر چند دردناك‌ - نيست‌...
و افسوس‌ كه‌ اين‌ زندگي‌ ماست‌ - دردهاي‌ ديروز و امروز - كه‌ چون‌ قصه‌اي‌ خوانده‌ مي‌شود براي‌ سرگرمي‌ ديگران‌.



06-09-1378


حادثه‌اي بود و بهانه‌اي براي نوشتن.
حادثه فراموش شد. بهانه‌ اما ...





.......................................................................................................................................................

Comments: Post a Comment

Home