!من كه آبي نبودم




Saturday, December 27, 2003

فصل دوم : در برابر باد




مقدمه‌اي براي فصل دوم

شايد بايد همه چيز واقعا در همان روز به پايان ميرسيد. اما ...
ماهي و فصلي را بي هم گذرانديم و آشتي ساده‌تر از آن چيزي كه تصور ميكرديم به سراغمان آمد.
نوشته‌هاي ابتدايي اين فصل در دوران قهر نوشته شد و چند تايي هم در دوران آشتي و در انتها باز ...
راستي ...!
در آن دوران بعضي از حوادث زندگي، با حوادث مشابه‌اي در زندگي دوستي ديگر پيوند خورد و بدين ترتيب دستنوشته‌هايم كاربرد و مفهومي دو گانه يافت. در بعضي از آن نوشته‌ه،ا طعنه‌اي، اشاره‌اي و اندرزي بود براي ياري ديگر با تشابه‌اي با عزيز غايبم!








.......................................................................................................................................................

Comments: Post a Comment

Home