!من كه آبي نبودم




Saturday, December 06, 2003

فرصتي كوتاه براي تعمقي دوباره!
ايستادن در بين فصول!
در نقطه اوج فصلي خزان زده و پاييزي!
من پرتره ميكشم! نويسنده نيستم! فقط نقاشي ميكنم! دوراني از كودكيم را! رو به آينه نشسته‌ام! تخيل نميكنم، دروغ نميبافم، هر آنچه ميبينم ميكشم. و تو! خواننده نه، كه بيننده‌اي.
...
آري! استراحتي كوتاه براي من تا ورق پاره‌هايم را گرد آورم و فصل تازه‌اي آغاز كنم ...
و براي شما تا كه هر چه تا به امروز خوانده‌ايد و انديشيده‌ايد، با من، در ميان گذاريد.





.......................................................................................................................................................

Comments: Post a Comment

Home