!من كه آبي نبودم




Saturday, October 18, 2003

بيستمين يادداشت



دوست كوچك من!
من و تو روزها، بل سالها از هم دور افتادهايم.
انسانها لحظه هاي سرخوشي و شادماني را به راحتي از كف ميدهند اما به راحتي از ياد نخواهند برد.
من و تو چه ساده با هم بودن و در كنار هم بودن را به باد سپرديم. شايد دست تقدير بود و يا دستهاي پنهان ديگر، اما هر چه بود از پس قلبهاي ما برنيامد.
نميدانم، شايد آن اندوختهاي از محبت كه ما هر دو در نهانخانه دلهايمان حفظ ميكرديم ياريگرمان شد تا آنچه از ديده رفت از دل نرود.
سالي كه پيموديم سال سختي بود، اما پيموده شد. شايد سالها بعد بتواني درك كني كه از چه راهي گذشته اي. اما بدان كه راهي پيموده شد، كوره راهها باقيست.
من، در اين سال جديد نيز چون گذشته در همه حال در كنار تو خواهم بود.



05-01-1378



تبريك عيدي ساده و از راهي دور. آنروزها جدايي هم از راه رسيده بود.





.......................................................................................................................................................

Comments: Post a Comment

Home