!من كه آبي نبودم




Tuesday, October 14, 2003

سومين شعر



قاصدك! هان چه خبر آوردي؟
از كجا و از كه خبر آوردي؟
خوش خبر باشي، اما، اما
گرد بام و در من
بي ثمر ميگردي.

انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه ز ديار و دياري - باري،
برو آنجا كه بود چشمي و گوشي با كس.
برو آنجا كه ترا منتظرند.
قاصدك!
در دل من همه كورند و كرند.
دست بردار از اين در وطن خويش غريب
قاصد تجربه هاي همه تلخ
با دلم ميگويد
كه دروغي تو دروغ،
كه فريبي تو فريب.

قاصدك! هان، ولي ... آخر ... اي واي ...
راستي آيا رفتي با باد؟
با توام آي! كجا رفتي؟ آي ...
راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟
مانده خاكستر گرمي جايي؟

در اجاقي - طمع شعله نميبندم - خردك شرري هست هنوز؟


* * *


قاصدك!
ابرهاي همه عالم شب و روز
در دلم ميگريند.



مهدي اخوان ثالث - "قاصدك"







.......................................................................................................................................................

Comments: Post a Comment

Home