نهمين يادداشت
ما در كجاي اين جهان ايستادهايم؟!
وقتي كه به اطراف خود مينگرم در شگفتم كه براستي اينجا كجاي اين كره خاكي پير قرار گرفته است و اين مردمان چگونه مردمي هستند.
اينان از غم و گريه بيش از شادي و لبخند لذت ميبرند!
اينان هجران معشوق را بيش از وصال ميپسندند!
اينان هر فريب و نيرنگي را به نام زرنگي، بيشتر از صداقت و راستي ارج مينهند!
اينان عاشق تملقند و متملقين را با علم به تملقشان دوست ميدارند!
اينان منطق و شعور را به مسخره ميگيرند و حماقت را كمال انسان ميشمرند.
براستي اينان چگونه مردمي هستند كه حتي همكيشانشان نيز خوارشان ميدارند و آنان نيز هم.
ما كجاي اين جهانيم؟
اي خالق كائنات و هستي!
اين كهنهسراي خاكي را از حركت باز دار!
ما پياده خواهيم رفت!!
15-03-1377